مامانی خیلی دلتنگته...
پسر کوچولوی مامان قربونت بشم من.این روزا خیلی دل تنگ میشم .نمی دونم چرا،شاید از بیکاری زیاده.هیچ وقت تو زندگیم پیش نیومده بود که همش خونه باشمو استراحت کنم.اتاقتو چند وقتیه چیدم تقریبا تموم شده هر روز هزار بار میرم تو اتاقتو وسایلاتو نگاه می کنم و همش به این فکر می کنم که چیزی کم نداشته باشه.وقتی میرم اتاقت بیشتر دلتنگت میشم دوست دارم زود بیای پیشمون.دوست دارم بغلت کنم بوست کنم . نفس مامان، به دنیا اومدنت با همه اتفاقای مهم زندگیم فرق می کنه.همیشه تو هر اتفاقی من درس داشتم، یا واسه کنکور درس می خوندم یا دانشگاه میرفتم یا در حال درس خوندن واسه امتحانهای آخر ترمم بودم ویا در حال دفاع از پایان نامه.خلاصه همیشه کارامو تو بدو بدو ا...
نویسنده :
مامان کورش
1:53